خانواده مهسا امینی: از کسی نمیترسیم؛ شکایت میکنیم
تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۲۸۷۵۴
هم میهن نوشت: ساعت ۱۳:۱۰ دقیقه ظهر است. مهسا امینی (ژینا)، دختر جوان و زیبای کرد در طبقه سوم بیمارستان کسری در بخش مراقبتهای ویژه روی تخت خوابیده است. بیصدا، بیحرکت. سطح هوشیاریاش تنها سه درصد است. اما همین سه درصد، رشته امید مادر و پدری است که اتاق دخترشان را طواف میکنند و با خون دل هنوز امیدوارند به زندگی برگردد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چند دختر و پسر جوان در اطراف بیمارستان پرسه میزنند. نگهبانها سختگیرند و به راحتی اجازه ورود نمیدهند.
آسانسور باز میشود و مرد جوانی برون میآید. دایی مهساست. پریشان و خسته است و چشمهایش کاسه خون. اما سرش بلند است، باکی از حرف زدن ندارد و به «هممیهن» میگوید: «از کسی نمیترسیم. اما مثل مرغ سربریدهایم. وضعیت ژینا اصلا خوب نیست. این رسم مهماننوازی بود؟»
دایی مهسا میگوید که در پرونده پزشکی او علت حادثه را سکته اعلام کردهاند. اما «مهسا بیماری قلبی نداشت. علت حادثه مثل روز روشن است. وقتی با این ارعاب و وحشت دختر مردم را میگیرند و میچپانند در ماشین معلوم است چه میشود؟ این چه احقاق حقی است؟ اینها نه اسلام را میشناسند، نه انسانیت. ژینا سالمِ سالم بود. در کردستان همه خانواده ما را میشناسند. پدربزرگم در همه استانهای ایران مرید داشت. ما خانه اعتکاف داریم. کسی نیستیم که بخواهد به ما آموزش حجاب بدهند. اینها خودشان باید تربیت و ادب یاد بگیرند. بهشان گفتهام که ما گدا گشنه نیستیم که بخواهید به ما ناهار و شام بدهید! ما از روی سفره پر بلند شدهایم.»
عائلی، دایی مهسا میگوید که تازه دانشگاه قبول شده بود. «قبلا هم کنکور داده بود، اما پدر و مادرش نمیگذاشتند برود شهر دیگر. خیلی مواظبش بودند. ژینا فقط یک برادر دارد. مغازهای داشت در سقز. تهران که رسیدیم، با برادرش رفت کرج خانه خواهرم. برگشته بودند برویم بگردیم که بازداشتش کردند.»
نگهبان بیمارستان تشر میزند و دایی دخترک را به داخل بیمارستان هدایت میکند. اما او برایش مهم نیست: «دختر ما مگر علف هرز است. شکایت کردهایم. به هر جایی که لازم باشد شکایت کردهایم. ما نه به دنبال این هستیم که مبالغه کنیم و نه میخواهیم حق دخترمان ضایع شود.»
در گوشه دیگری از لابی، زنی سیاهپوش و خسته نشسته است. او مادربزرگ مهسا است. با لهجه کردی، به فارسی میگوید: «از این جماعت چه انتظاری میشود داشت؟ چطور میخواهند آبروی خودشان را بخرند وقتی اینطور بیآبرویی میکنند. این بلا سر طفل معصوم ما آمده، اما فقط نوه من نیست. هزار طفل معصوم دیگر هم همینطور است. به ما میگویند کاری با دخترتان نکردیم. مگر باور میکنیم؟ با برادرش بود که این بلا را سرش آوردند.»
مادر بزرگ هنوز امید داشت که ژینا برگردد. دستش را به آسمان گرفته بود: «خدا اگر بخواهد، مرده را هم زنده میکند.» حالا، اما ساعت ۱۵ و ۴۰ دقیقه است و زور مرگ از امیدِ مادر و پدر و مادربزرگ ژینا بیشتر است؛ «ژینا تمام کرد.»
منبع: فرارو
کلیدواژه: مهسا امینی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۲۸۷۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قارچهای خودرو هشت نفر را راهی بیمارستان کرد
به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای مرکز فارس، رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی فارس اظهار کرد: اعضای یک خانواده در روستای کوهمره سرخی شیراز بعد از مصرف قارچ دچار علائم تاری دید، لرز، تعریق، تهوع و استفراغ و سردرد شدند.
محمدجواد مرادیان افزود: ۷ نفر از اعضای این خانواده به بیمارستان علی اصغر شیراز و یک کودک به بیمارستان نمازی شیراز مراجعه کرده و تحت درمان قرار گرفته اند.
سم موجود در قارچهای خودرو با هیچ یک از روشهای پخت شامل پختن، سرخ کردن و یا کباب کردن از بین نمیرود، بنابراین توصیه میشود شهروندان فقط از قارچهایی که به صورت صنعتی و بهداشتی تولید و در فروشگاههای معتبر عرضه میشوند، استفاده کنند.